اولین مسافرت ترمه
ا مسال عید مردد بودم که بریم مسافرت یا نه آخه اینقدر طولانی تا حالا تو ماشین ننشستی بعدم زیاد با صندلی ماشین جور نیستی اگه خودمم بغلت کنم هی از سرو کولم بالا میری بعدم زیاد درک درستی از اینکه کجا میریم کجا هستیم حرفامون نداشتی که مثلاً بگم ترمه خانم دختر گلم تو ماشین خانم بشین داریم میریم مسافرت اخه خیلی کوچولویی جیگرم یه مساله دیگم غذات بود هنوزم باید غذارو میکس کنم چون دندون نداری تا یکمم غذا سفت میشه سری حالت اوق زدن بهت دست میده بعضی وقتام که بالا میاری خلاصه دلو زدیم به دریارو راهی سفر شدیم من شیرازو خیلی دوست دارم به پیشنهاد من رفتیم شیراز روزی 29 اسفند ساعت 6 صبح از خواب بیدارت کردم چون می خواستم تو ماشین بخو...
نویسنده :
مامان ترمه
9:35